گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

صائب تبریزی:ناله‌ای از ته دل کرد سپند آخر کار سوخت خود را و برون خوست ز بند آخر کار

❈۱❈
ناله‌ای از ته دل کرد سپند آخر کار سوخت خود را و برون خوست ز بند آخر کار
از دل سوخته نومید نمی‌باید شد می‌شود خال رخ شعله سپند آخر کار
❈۲❈
عرق سعی محال است که گوهر نشود می‌رسد ذره به خورشید بلند آخر کار
هرکه از پوست در آغاز نیامد بیرون همچو بادام نپیوست به قند آخر کار
❈۳❈
جان محال است که در جسم بماند جاوید می‌رهد یوسف بی‌جرم ز بند آخر کار
سخن حق چه خیال است افتد بر خاک؟ می‌شود رتبه منصور بلند آخر کار
❈۴❈
که دعا کرد ندانم ز جگرسوختگان ؟ که شود روزی مور آن لب قند آخر کار
چون کمان گرچه به خود خلق کنندت نزدیک همچو تیر از بر خود دور کنند آخر کار
❈۵❈
دلگشای است نسیم سحری، می‌ترسم که شود غنچه من بیهده‌خند آخر کار
همت آن نیست که آتش نزند در عالم می‌جهد برقی ازین ابر بلند آخر کار
❈۶❈
کاش در زندگی از خاک مرا برمی‌داشت آن که بر تربت من سایه فکند آخر کار
زینهار ای نی بی‌مغز سر از بند مپیچ که شود تنگ شکر هر سر بند آخر کار
❈۷❈
مشت خاک من سودازده را صائب چرخ از چه برداشت نخست از چه فکند آخر کار

فایل صوتی دیوان اشعار غزل شمارهٔ ۴۶۶۶

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها