گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

صائب تبریزی:چو شمع، جان ز نسیم سحر دریغ مدار ز دوستان سبکروح سر دریغ مدار

❈۱❈
چو شمع، جان ز نسیم سحر دریغ مدار ز دوستان سبکروح سر دریغ مدار
ز بوی سوختگی روح تازه می گردد ز شمع خرده جان چون شرر دریغ مدار
❈۲❈
درین حدیقه اگر دوستدار چشم خودی نظر ز مردم روشن گهر دریغ مدار
یکی است کام نهنگ و صدف درین دریا ز هر که لب بگشاید گهر دریغ مدار
❈۳❈
به کار دشمن خونخوار خود گره مپسند ز هیچ آبله ای نیشتر دریغ مدار
به یک نظر سر شبنم به آفتاب رسید توجه از من بی پا وسر دریغ مدار
❈۴❈
جبین روشن خورشید لوح تعلیمی است که روی زرد خود از هیچ در دریغ مدار
چو آفتاب اگر میل تاج زر داری ز هیچ ذره فروغ نظر دریغ مدار
❈۵❈
شکوفه گل ز وصال ثمر به ریزش چید ز خاک راهگذر سیم و زر دریغ مدار
سری ز رخنه دیوار باغ بیرون کن ز هیچ راهنوردی ثمر دریغ مدار
❈۶❈
درین دو هفته که میراب این چمن شده ای نظر ز صائب آتش جگر دریغ مدار

فایل صوتی دیوان اشعار غزل شمارهٔ ۴۶۸۴

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها