صائب تبریزی:ز آب تیغ اثر در گلوی ما بگذار ازین شراب نمی در سبوی ما بگذار
❈۱❈
ز آب تیغ اثر در گلوی ما بگذار
ازین شراب نمی در سبوی ما بگذار
شکسته رنگی ما ترجمان گویایی است
به روی ما بنگر گفتگوی ما بگذار
❈۲❈
شعور در حرم بیخودی ندارد راه
ز خود بر آی،دگر پا به کوی ما بگذار
ز خود برون شده را نقش پا نمی باشد
اگر نه ساده دلی،جستجوی ما بگذار
❈۳❈
به دست بسته گل از نوبهار نتوان چید
عنان خاطر بی آرزوی مابگذار
نسیم گردیتیمی نمی برد زگهر
نفس مسوز عبث ،رفت وروی مابگذار
❈۴❈
نبست بخیه انجم شکاف سینه صبح
نه ای حریف خجالت ،رفوی مابگذار
برای آینه بی غبار، آه مکش
قدم به سینه بی آرزوی مابگذار
❈۵❈
توان به آینه ازطوطیان کشیدسخن
زچهره آینه ای پیش روی مابگذار
اگرچه سلسله مابه عشق پیوسته است
ز زلف سلسله ای برگلوی مابگذار
❈۶❈
نمی کندره خوابیده راجرس بیدار
به غافلان چو رسی گفتگوی مابگذار
به کوزه سیر زآب حیات نتوان شد
دهان تشنه خودرا به جوی ما بگذار
❈۷❈
اگر به چاشنی حرف می رسی طوطی
سخن به صائب خوش گفتگوی مابگذار
کامنت ها