صائب تبریزی:از خط سبز چهره شود آبدارتر در نو بهار، صبح بود بی غبارتر
❈۱❈
از خط سبز چهره شود آبدارتر
در نو بهار، صبح بود بی غبارتر
با هم خوش است لطف و عتاب پر یرخان
ممزوج شد چو باده، بود کم خمارتر
❈۲❈
دردل خلد ز قهر فزون لطف بی محل
درچشم، گل ز خار بود ناگوارتر
در پرده بیش جلوه کند حسن شوخ چشم
در زیر ابر، ماه بود بیقرارتر
❈۳❈
گیراست گرچه پنجه شهباز درشکار
دست نگار بسته بود دل فشارتر
باشد وصال سیمبران بوته گداز
در گوهرست رشته دمادم نزارتر
❈۴❈
عشق از دلم نبرد برون آرزوی خام
شد از گداز، نقره من کم عیارتر
افزود اشک حسرتم از آه آتشین
تبخال را کند تب گرم آبدارتر
❈۵❈
کردی خمش مرا به نفس راست کردنی
باآتش است آب ازین سازگارتر
در پیر هست طول امل از جوان زیاد
ازنخلهاست نخل کهن ریشه دارتر
❈۶❈
در دیده ها عزیزتر از توتیا شود
دردولت آن کسی که شود خاکسارتر
باشد به قدر ریشه سرافرازی نهال
دولت شود ز دست دعا پایدارتر
❈۷❈
گردون گل پیاده نماید به چشم من
امروز کیست بر سخن از من سوارتر
صائب امید من به محبت زیاده شد
چندان که بیش کرد مرا خوار و زارتر
کامنت ها