صائب تبریزی:از زیر چشم در رخ مستور می نگر مستور رابه دیده مستور می نگر
❈۱❈
از زیر چشم در رخ مستور می نگر
مستور رابه دیده مستور می نگر
از پاکدامنی نکنی گر به می نگاه
باری درآن دو نرگس مخمور می نگر
❈۲❈
بگشای چاک سینه وسیر بهشت کن
آیینه پیش رو نه و در حور می نگر
غمگین وشادمان مشواز هیچ حالتی
در انقلاب عالم پرشور می نگر
❈۳❈
سیری زخاک نیست تهی چشم حرص را
در کاسه های خالی فغفور می نگر
آخر به آتش است سر و کار ظلم را
انجام کار خانه زنبور می نگر
❈۴❈
روی زمین اگر چو سلیمان ازان توست
خود رابه زیر پای کم از مور می نگر
فربه مساز لقمه تن رابه آب ونان
آخر به تنگی دهن گور می نگر
❈۵❈
شبنم به آفتاب ز پاس ادب رسید
با یار دل یکی کن و از دور می نگر
تاممکن است از سخن حق خموش باش
صائب به دار عبرت منصور می نگر
کامنت ها