صائب تبریزی:مطرباچنگ را بکش به کنار رگ این خشک مغز رابفشار
❈۱❈
مطرباچنگ را بکش به کنار
رگ این خشک مغز رابفشار
به نفسهای آتشین چون برق
ازنیستان جسم دود برآر
❈۲❈
میر این کاروان تویی امروز
خفتگان رازخواب کن بیدار
خون مارابخر زقبضه خاک
سیل ماراببربه دریا بار
❈۳❈
حدی عاشقانه ای سرکن
بارمن غم ازدل جهان بردار
به نوا نرم ساز دلهارا
تاشود نقش را پذیرفتار
❈۴❈
پوست برمغز پخته زندان است
مغز را از حجاب پوست برآر
حسن یوسف حریف زندان نیست
پرده بردار ازرخ اسرار
❈۵❈
درفلاخن گذار دلهارا
پس میفکن به کوچه دلدار
سینه زنگ بسته مارا
صیقلی کن چو چهره دلدار
❈۶❈
سخن از زلف دلستان سرکن
رگ جان را به پیچ وتاب درآر
نی سواران ناله نی را
نیست میدان به جز دل افگار
❈۷❈
کشتی از بادبان برآرد پر
آه دل راکند سبکرفتار
عشق چون ناله سرکند،عشاق
پای کوبان روند برسردار
❈۸❈
چون زندکف به یکدگرعاشق
هردوعالم بهم خورد یکبار
ترک دستارکن که نخل امید
چون فشاند شکوفه، آرد بار
❈۹❈
دیگ جوشان چه می کند سرپوش
سرعاشق کجابرد دستار؟
نیست دریای عشق لنگرگیر
دل بپردازاز شکیب و قرار
❈۱۰❈
جلوه شاهدان خوش حرکات
آ ب راباز دارد از رفتار
چقدردست و پا زدم صائب
که دل از دست رفت ودست از کار
کامنت ها