صائب تبریزی:چشم حیران را حجابش دام می داند هنوز عاشق ناکام را خود کام می داند هنوز
❈۱❈
چشم حیران را حجابش دام می داند هنوز
عاشق ناکام را خود کام می داند هنوز
کیست حرف بوسه بررویش تواند فاش گفت ؟
دیدن دزدیده راابرام می داندهنوز
❈۲❈
بوی شیر خام میآید ز تنگ شکرش
بوسه را شیرین تراز دشنام می داند هنوز
دیده قربانیان را چشم آن وحشی غزال
در ره خود حلقه های دام می داند هنوز
❈۳❈
عالم از شوخی نگردیده است درچشمش سیاه
وقت آزادی زمکتب شام می داندهنوز
هر چه می خواند زشوخی هافرامش می کند
کی زبان نامه وپیغام میداندهنوز؟
❈۴❈
ناله گرمی نه پیچیده است گوشش راچوگل
عشق را بازیچه ایتام می داندهنوز
ساده لوح وطفل و بازیگوش وشوخ سرکش است
قدرعاشق را کی آن خودکام می داند هنوز
❈۵❈
پختگان را گرچه افکنده است آتش درجگر
طبع صائب فکر خود را خام می داندهنوز
کامنت ها