گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

صائب تبریزی:محو رخسار تو دلگیر نگردد هرگز چشم و دل آینه را سیر نگردد هرگز

❈۱❈
محو رخسار تو دلگیر نگردد هرگز چشم و دل آینه را سیر نگردد هرگز
پرده صبح امیدست شب نومیدی تا غذا خون نشود شیر نگردد هرگز
❈۲❈
نیست دلگیر ز سرگشتگی خود عاشق آسمان از حرکات سیر نگردد هرگز
زاهد خشک کجا، گریه مستانه کجا آب در دیده تصویر نگردد هرگز
❈۳❈
قسمت دل ز جهان نیست به جز گریه خشک نقش را آینه زنجیر نگردد هرگز
شوخی عشق نگردد به کهنسالی کم دل چو افتاد جوان، پیر نگردد هرگز
❈۴❈
کجی از مار به افسون نتوان بیرون برد ز هر تریاق به تدبیر نگردد هرگز
دل بیدار به دست آر که صاحب دل را خواب سنگ ره شبگیر نگردد هرگز
❈۵❈
آب برآتش خورشید نزد خنده صبح سوز دل کم به طباشیر نگردد هرگز
جگر معرکه از اهل طرب چشم مدار لب ساغر دم شمشیر نگردد هرگز
❈۶❈
عقل با عشق محال است کند همراهی که کمان همسفر تیر نگردد هرگز
نیست بر معنی احباب، نظر صائب را گرد صید دگران شیر نگردد هرگز

فایل صوتی دیوان اشعار غزل شمارهٔ ۴۷۷۸

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها