صائب تبریزی:ز خط چو یار رخ آل راکند سرسبز امید ،مزرع آمال راکند سرسبز
❈۱❈
ز خط چو یار رخ آل راکند سرسبز
امید ،مزرع آمال راکند سرسبز
بهارحسن تو افتاده آنقدرتردست
که تخم سوخته خال را کندسرسبز
❈۲❈
کسی به وصل شکرمی رسد که چون طوطی
زاشک تلخ پروبال را کند سرسبز
کند امید من آن روز صورتی پیدا
که آب آینه تمثال راکند سرسبز
❈۳❈
ز فکر تازه برومندگشت خامه من
که فتح ،رایت اقبال را کند سرسبز
زباده نشو ونماکرد زنگ کلفت من
که آب سبزه پامال را کند سرسبز
❈۴❈
کنون که ابر مروت شده است خشک ،مگر
بخون دل کسی آمال را کند سرسبز
زآه و ناله توان یافت حال دل صائب
که ترجمان، سخن لال راکند سرسبز
کامنت ها