صائب تبریزی:نبسته ای گره عهد برقبا هرگز نرفته ای به سروعده وفا هرگز
❈۱❈
نبسته ای گره عهد برقبا هرگز
نرفته ای به سروعده وفا هرگز
همیشه گرچه درآیینه خانه می گردی
ندیده ای رخ خود سیراز حیا هرگز
❈۲❈
عیارجنبش مژگان او چه میدانی؟
نگشته ای هدف ناوک قضا هرگز
حدیث دل نگرانی زماچه میپرسی ؟
نکرده ای سفری روی برقفا هرگز
❈۳❈
اگرچه شبنم گستاخ این گلستانم
ندیده ام رخ گل را به مدعاهرگز
به گردرفت ز حرص تو خرمن افلاک
دهان شکوه نبستی چو آسیا هرگز
❈۴❈
ندیده ام اثر از آه سردخود صائب
گلی نچیده ام از صحبت صبا هرگز
کامنت ها