صائب تبریزی:بر شیشه و پیاله ظفر یافت دست ما ای آفتاب داغ شو، ای آسمان بسوز
❈۱❈
بر شیشه و پیاله ظفر یافت دست ما
ای آفتاب داغ شو، ای آسمان بسوز
راهی است راه عشق که ناچار رفتنی است
یوسف تو هم در آتش این کاروان بسوز
❈۲❈
بر کوره گلابگر افتاد راه گل
بلبل تو نیز خار و خس آشیان بسوز
مردانه زیر تیغ چو شمع ایستاده شو
تا ممکن است تن زن و تا می توان بسوز
❈۳❈
زین بیش پایمال درین خاکدان مباش
از بوسه وداع دل آسمان بسوز
خاکستر مرا ز حسد چشم می زنند
پروانه مرا ز نظرها نهان بسوز
❈۴❈
صائب ز آستانه جانان، دل شبی
بربای بوسه ای و دل پاسبان بسوز
کامنت ها