صائب تبریزی:خضر راه حقیقت است مجاز مکن این در به روی خویش فراز
❈۱❈
خضر راه حقیقت است مجاز
مکن این در به روی خویش فراز
دل محمود اگر همی خواهی
دست کوته مکن ز زلف ایاز
❈۲❈
عاشق از سرزنش نیندیشد
شمع رانیست سرکشی از گاز
دست خون است داو اول ما
دوشش ماست نقش سینه باز
❈۳❈
پرده نام وننگ یک سو کن
زن نه ای، ای عشق درلباس مباز
سیل تقوی و برق ناموس است
می گلرنگ و شعله آواز
❈۴❈
آخر کار خوشه را دیدی
گردن سرکشی دگر مفراز
خنده کبک درکمین دارد
اشک خونین چنگل شهباز
❈۵❈
پای در دامن قناعت کش
تا نسوزی به آتش تک و تاز
گل و زر داری و دو روزه نشاط
سرو و بی حاصلی و عمر دراز
❈۶❈
بردباری است معدن گوهر
خاکساری است مسند اعزاز
چون فلاخن به گرد خویش بگرد
هر چه بردل گران، به دور انداز
❈۷❈
صائب از خاک پاک تبریزست
هست سعدی گر از گل شیراز
کامنت ها