گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

صائب تبریزی:میوه باغ امیدم داغ حرمان است و بس یار دلسوزی که می‌بینم نمکدان است و بس

❈۱❈
میوه باغ امیدم داغ حرمان است و بس یار دلسوزی که می‌بینم نمکدان است و بس
پشت و روی این ورق را بارها گردیده‌ام عالم از جهان مرکب یک شبستان است و بس
❈۲❈
نور شرم از دیده خوبان بازاری مجوی این جواهر سرمه در چشم غزالان است و بس
سنگ را یاقوت می‌سازم به صد خون جگر روزیم چون آفتاب از چرخ یک نان است و بس
❈۳❈
آن که گاهی عقده‌ای وامی‌کند از کار من در بیابان طلب خار مغیلان است و بس
می‌کشد هرکس که در قید لباس آرد مرا حلقه فتراک من طوق گریبان است وبس
❈۴❈
چون نگردم گرد سرتاپای او چون گردباد؟ پاکدامانی که می‌بینم بیابان است و بس
دل نیازردن اگر شرط مسلمانی بود می‌توان گفتن همین هندو مسلمان است و بس
❈۵❈
چشم عبرت باز کن صائب ز شبنم پندگیر حاصل قرب نکویان چشم گریان است و بس

فایل صوتی دیوان اشعار غزل شمارهٔ ۴۸۳۱

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها

مولایی
2018-01-02T14:59:02
مصراع چهارم به گمانم باید " جهل مرکب " باشد نه " جهان مرکب "