گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

صائب تبریزی:داشت امروز رخ یار حجابی که مپرس زد به روی دل مدهوش گلابی که مپرس

❈۱❈
داشت امروز رخ یار حجابی که مپرس زد به روی دل مدهوش گلابی که مپرس
اگر از شرم و حیا بوددوچشمش مخمور از عرق داشت رخش عالم آبی که مپرس
❈۲❈
خنده می کرد، ولی داشت ز پر کاری حسن درشکرخنده نهان زهر عتابی که مپرس
گرچه می زدنگه شوخ به بازی در صلح داشت بابوسه دهانش شکرابی که مپرس
❈۳❈
داشت از سنگدلی هر مژه خونخوارش پیش دست از دل صدپاره کبابی که مپرس
هر سؤالی که ازو خیرگی شوق نمود داد در زیر لب خویش جوابی که مپرس
❈۴❈
گرچه بی پرده برون آمده بود ازخلوت داشت از حیرت دیدار نقابی که مپرس
ناز هر چند به دامان نگه می آویخت می دوید از پی دلها به شتابی که مپرس
❈۵❈
با خط و زلف خود از رهگذر دلها داشت مو شکافانه حسابی و کتابی که مپرس
از خیال لب میگون خراباتی خود داشت در ساغر اندیشه شرابی که مپرس
❈۶❈
با خیالش دل سودایی صائب همه شب بود مشغول سؤالی و جوابی که مپرس

فایل صوتی دیوان اشعار غزل شمارهٔ ۴۸۴۴

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها