گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

صائب تبریزی:هست چون دلبر به جا، دل گر نباشد گو مباش مدعا لیلی است محمل گر نباشد گو مباش

❈۱❈
هست چون دلبر به جا، دل گر نباشد گو مباش مدعا لیلی است محمل گر نباشد گو مباش
می‌شناسد ذره خورشید جهان‌افروز را حق‌شناسان را دلایل گر نباشد گو مباش
❈۲❈
مدعا از انجمن پروانه را جز شمع نیست شمع چون بر جاست محفل گر نباشد گو مباش
نارسایی در کمند جذبه معشوق نیست گردن ما را سلاسل گر نباشد گو مباش
❈۳❈
نیست جان بی‌قراران را به تن دل‌بستگی پیش پای موج، ساحل گر نباشد گو مباش
تا هدف جایی نمی‌استد خدنگ گرم‌رو در میان راه، منزل گر نباشد گو مباش
❈۴❈
کشتی دریای بی‌ساحل نمی‌دارد خطر اهل دل را خانه گل گر نباشد گو مباش
تشنه بحر فنا را مد احسان است زخم رحم در شمشیر قاتل گر نباشد گو مباش
❈۵❈
مور از درد طلب آورد بال و پر برون جانب ما یار مایل گر نباشد گو مباش
می‌رسد احسان به هرکس قابل احسان شود تنگدستان را وسایل گر نباشد گو مباش
❈۶❈
دل چو شد بی‌عشق، لرزیدن بر او بی‌حاصل است در بغل این فرد باطل گر نباشد گو مباش
صدهزاران پرده شرم عشق سامان می‌دهد بر رخ دلدار حایل گر نباشد گو مباش
❈۷❈
نیست صائب عالم امکان به جز موج سراب در نظر این نقش باطل گر نباشد گو مباش

فایل صوتی دیوان اشعار غزل شمارهٔ ۴۸۷۹

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها