صائب تبریزی:هرکه زین گلشن لبی خندانتر از گل بایدش خاطری فارغ ز عالم چون توکل بایدش
❈۱❈
هرکه زین گلشن لبی خندانتر از گل بایدش
خاطری فارغ ز عالم چون توکل بایدش
پیش تیغ آسمان هرکس نیندازد سپر
جوشن داودی صبر و تحمل بایدش
❈۲❈
خرده ای ازمال دنیا در بساط هرکه هست
جبهه واکرده ای پیوسته چون گل بایدش
نغمه پردازی که خواهد روی گل با خودکند
صدهزاران ناله رنگین چو بلبل بایدش
❈۳❈
نازک اندامی که می خواهد در کمند آرد مرا
تاب درموی میان افزون زکاکل بایدش
هرکه می خواهد که ازسنجیده گفتاران شود
بر زبان بند گرانی ازتأمل بایدش
❈۴❈
صبر برجور فلک کن تا برآیی رو سفید
دانه چون درآسیا افتد تحمل بایدش
این کهن معمار، پیری راکه برگیرد ز خاک
زیر بار رهنوردان صبر چون پل بایدش
❈۵❈
قطره آبی که دارد در نظر گوهر شدن
از کنار ابر تا دریا تنزل بایدش
هرکه صائب کرد پیش یاراظهار نیاز
زهره تیغ جگر سوز تغافل بایدش
کامنت ها