گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

صائب تبریزی:تا به همواری برآید کار درتندی مکوش بدخماری دارد ازپی این شراب خامجوش

❈۱❈
تا به همواری برآید کار درتندی مکوش بدخماری دارد ازپی این شراب خامجوش
طوطی از همواری آیینه می آید به حرف ای که می خواهی سخن ازما، به همواری بکوش
❈۲❈
شاهد خامی بود وجد وسماع صوفیان تا رگ خامی بود در باده ننشیند ز جوش
دست بر سر چون سبو فردا برآرد سرزخاک هرکه باری برنگیرد ناتوانی را ز دوش
❈۳❈
پرده مردم دریدن پرده عیب خودست عیب خود می پوشد از چشم خلایق عیب پوش
چرخ با ما بی سبب دندان نمایی می کند هرشراری دیگ سنگین رانمی آردبه جوش
❈۴❈
تشنه چشمان را ز نعمت سیرکردن مشکل است دانه و آب آسیا رالب نبندد از خروش
لوح تعلیم دلیل راه گردد بی سخن هرکه در راه طلب چون نقش پا باشد خموش
❈۵❈
زود می گیرد به دندان ندامت پشت دست هرکه حرف نیکخواهان رانمی گیرد به گوش
عقل کامل در سر ما شور سودا می شود در کدوی ما شراب کهنه می آید به جوش
❈۶❈
درکرم چندان که افزایند ارباب کرم تن به خواری درمده صائب دراستغنا بکوش

فایل صوتی دیوان اشعار غزل شمارهٔ ۴۹۰۴

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها