صائب تبریزی:کوته اندیشی که نفرستد به عقبی مال خویش چشم امیدش بود پیوسته در دنبال خویش
❈۱❈
کوته اندیشی که نفرستد به عقبی مال خویش
چشم امیدش بود پیوسته در دنبال خویش
چون مگس در دامگاه عنکبوتان، کرده ام
دست و پا گم ازهجوم رشته آمال خویش
❈۲❈
خواب راحت می کنم در سایه بال هما
تا ز استغنا کشیدم سربه زیربال خویش
می شود بر دیده خونبار من عالم سیاه
هرگه اندازم نظر برنامه اعمال خویش
❈۳❈
جوی خون از دیده آیینه می گردد روان
پرده بردارم اگر از صورت احوال خویش
نیست اظهار جوانی، خجلت بی حاصلی است
این که می دارم نهان ازهمنشینان سال خویش
❈۴❈
داغ می بخشد ثمر گفتار هرجا درد نیست
پیش بیدردان مکن اظهار صائب حال خویش
کامنت ها