گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

صائب تبریزی:چه سازد صنعت مشاطه با حسن خدادادش ؟ ز طوق قمریان خلخال دارد سرو آزادش

❈۱❈
چه سازد صنعت مشاطه با حسن خدادادش ؟ ز طوق قمریان خلخال دارد سرو آزادش
نمی دانم ز خونریز کدامین صید می آید که می پیچد به خود چون زلف جوهر تیغ فولادش
❈۲❈
زبس از زلف او در شانه کردن مشک می ریزد چوپای شمع تاریک است پای سرو آزادش
گرانی می کند بر خاطرش یادم،نمی دانم که بااین ناتوانی چون توانم رفت ازیادش
❈۳❈
ندارد بلبل ما طاقت ناکامی غربت مگر رحمی کنند و با قفس سازند آزادش
نه لاله است این که دارد تربت فرهاد را دربر
که با این گوش سنگین خون چکاند از سنگ فریادش
اگر صائب مقیم گلشن فردوس خواهدشد نخواهد رفت از خاطر هوای سیر بغدادش

فایل صوتی دیوان اشعار غزل شمارهٔ ۴۹۲۶

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها