گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

صائب تبریزی:عرق رامی کند بی دست و پا لغزنده رخسارش دهد از دور شبنم آب، چشم خود ز گلزارش

❈۱❈
عرق رامی کند بی دست و پا لغزنده رخسارش دهد از دور شبنم آب، چشم خود ز گلزارش
ز دست رعشه داران ساغر سرشار می ریزد تراوش می کند خون خوردن از مژگان خونخوارش
❈۲❈
به هر گلشن که آن شمشاد قامت درخرام آید خیابان می کشد چون سروقد ازشوق رفتارش
سفید از گریه شد چون قند بادام سیه چشمان زخط سبز تاشد پسته ای لعل شکربارش
❈۳❈
امان برخیزد از شهری که دزدش باعسس سازد بلایی شد به خط همدست تا شد خال طرارش
ز روی آتشین خون سمندر را به جوش آرد ز شکر طوطیان رامی کند دلسرد گفتارش
❈۴❈
نظر چون از گل بی خار این گلزار بردارم؟ که چون مژگان دواند ریشه در دل خار دیوارش
شود جای نفس بر شمع تنگ از جوش پروانه کند گر اقتباس روشنی صائب ز رخسارش

فایل صوتی دیوان اشعار غزل شمارهٔ ۴۹۳۱

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها