گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

صائب تبریزی:چگونه جان برد صید از کمین چشم فتانش؟ که گیراتر بود از خون ناحق تیغ مژگانش

❈۱❈
چگونه جان برد صید از کمین چشم فتانش؟ که گیراتر بود از خون ناحق تیغ مژگانش
ز فیض عشق بر خورشید رخساری نظر دارم که می ساید به ابر از بس بلندی تیغ مژگانش
❈۲❈
اگر شمع سهیل از آفت صرصر فرو میرد توان روشن نمود از پرتو سیب ز نخدانش
پی تسکین خاطرآرزویی می کنم رنگین وگرنه من کیم تا باشم زخیل شهیدانش؟
❈۳❈
سری شایسته سرگشتگی زلفش نمی یابد ازان رو بر هوا مانده است دایم دست و چوگانش
چو مغز پسته در شکر شود گم حنظل گردون تبسم ریزچون گردد دهان شکر افشانش
❈۴❈
گذارد بند بر پا آسمان را کوه تمکینش قیامت را به رفتار آورد سر و خرامانش
دل خود می خوردموری اگر مهمان او گردد مخور صائب فریب آسمان و خوان احسانش

فایل صوتی دیوان اشعار غزل شمارهٔ ۴۹۵۰

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها