گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

صائب تبریزی:ز گرد سرمه نتوان دید درچشم سخندانش مگر این گردرا بشکافدازهم تیرمژگانش

❈۱❈
ز گرد سرمه نتوان دید درچشم سخندانش مگر این گردرا بشکافدازهم تیرمژگانش
شکوه حسن او بی دست و پا دارد تماشارا ازان خواب فراغت می کند دایم نگهبانش
❈۲❈
زطفلی گر چه پشت وروی تیغ ازهم نمی داند سراسر می رود در سینه ها زخم نمایانش
به چشم من سیه کرده عالم راسیه چشمی که گیرد صبح محشر نسخه از چاک گریبانش
❈۳❈
ز بیماری ندارد چشم اوپروای دل بردن ولی در صید دلهاپنجه شیرست مژگانش
چه گل چیند ز رخسار حجاب آلود او عاشق ؟ که گلچین می رود بادست خالی از گلستانش
❈۴❈
کجا افتد به فکر ما اسیران ناز پروری که باشد یوسف مصر از فراموشان زندانش
چرا از دست می رفتم،چرا بیمار می بودم؟ اگر می بود بربالین من سیب زنخدانش
❈۵❈
مرا سیمین بری آتش به خرمن می زند صائب که برگ گل نماید کار اخگر درگریبانش

فایل صوتی دیوان اشعار غزل شمارهٔ ۴۹۵۱

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها