گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

صائب تبریزی:در نقاب است و نظر سوز بود دیدارش آه ازان روز که بی پرده شود رخسارش

❈۱❈
در نقاب است و نظر سوز بود دیدارش آه ازان روز که بی پرده شود رخسارش
نازک اندام نهالی است مرا رهزن دین که ز موی کمر خویش بود زنارش
❈۲❈
نفسی کز جگر سوخته بیرون آید تادم صبح جزا گرم بود بازارش
لاله ای نیست که بی داغ تجلی باشد محملی نیست که لیلی نبود دربارش
❈۳❈
به که از کوی خرابات نیاید بیرون هرکه چون دختر زر شیشه بود دربارش
جان انسان چه خیال است که بی تن باشد؟ این نه گنجی است که برسر نبود دیوارش
❈۴❈
نشد از هیچ نوایی دل صائب بیدار ناله نی مگر ازخواب کند بیدارش

فایل صوتی دیوان اشعار غزل شمارهٔ ۴۹۷۳

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها