گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

صائب تبریزی:حرف عقبی که درین نشأه کنی تقریرش همچو خوابی است که درخواب کنی تعبیرش

❈۱❈
حرف عقبی که درین نشأه کنی تقریرش همچو خوابی است که درخواب کنی تعبیرش
عشق از پرده ناموس برون می آید این نه شمعی است که فانوس کند تسخیرش
❈۲❈
بی نیازی است محبت که به تکلیف گناه دست در گردن یوسف نکند زنجیرش
هر که را دایره خلق وسیع افتاده است چار دیوار عناصر نکند دلگیرش
❈۳❈
جز دهان توکه در سبزه خط پنهان شد نکته ای نیست که پوشیده کندتفسیرش
آنچه روشن به من از شوخی آن حسن شده است چشم آیینه به صد سال نبیند سیرش
❈۴❈
هرکه بیرون رود از شهر به امید نجات حکم عشق است نظر بندکند نخجیرش
می رسند اهل قلم از سخن آخر به نوال این نه طفلی است کز انگشت نزاید شیرش
❈۵❈
صائب ازحلقه این سخت کمانان سخن خامه ماست که بر سنگ نیامد تیرش

فایل صوتی دیوان اشعار غزل شمارهٔ ۴۹۷۶

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها