گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

صائب تبریزی:رفته پایم به گل از پرتو چشم تر خویش نخل شمعم که بود ریشه من در سر خویش

❈۱❈
رفته پایم به گل از پرتو چشم تر خویش نخل شمعم که بود ریشه من در سر خویش
بر نیایم ز قفس گر قفسم را شکنند خجلم بس که ز کوتاهی بال و پر خویش
❈۲❈
چون گهرگرد یتیمی است لباسی که مراست گرد می خیزد اگر دست زنم بر سر خویش
ازگهر سنجی این جوهریان نزدیک است که ز ساحل به صدف بازبرم گوهر خویش
❈۳❈
عالم از خامه شیرین سخنم پر شورست نیستم نی که ببندم به گره شکر خویش
تا خلافش به دل جمع توانم کردن راه گفتار نبندم به نصیحتگر خویش !
❈۴❈
به شکر خنده شادی گذرد ایامش هرکه چون صبح به آفاق نبندد در خویش
چه فتاده است در اندیشه سامان باشم؟ من که چون شاخ گل از خویش ندانم سر خویش
❈۵❈
صائب از شرم همان حلقه بیرون درم سرو چون فاخته گر جا دهدم در بر خویش

فایل صوتی دیوان اشعار غزل شمارهٔ ۴۹۹۳

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها