صائب تبریزی:مدار چشم مروت ز خضر و احسانش که سر به مهر حباب است آب حیوانش
❈۱❈
مدار چشم مروت ز خضر و احسانش
که سر به مهر حباب است آب حیوانش
به آب میبرد و تشنه باز میآرد
هزار تشنهجگر را چه زنخدانش
❈۲❈
بنای عمر مسیح و خضر به آب رسید
هنوز تشنه خون است تیغ مژگانش
ز گرد خوان فلک دست حرص کوته دار
که سنگریزه منت سرشته بانانش
❈۳❈
گشادهروی بود در حریم دیده مور
دلی که وسعت مشرب بود بیابانش
کامنت ها