صائب تبریزی:جدا نمی شود از پیش لعل میگونش چه بوسه گاه شناس است خال موزونش !
❈۱❈
جدا نمی شود از پیش لعل میگونش
چه بوسه گاه شناس است خال موزونش !
سرش به دولت دنیا فرو نمی آید
به هر که سایه کند طره همایونش
❈۲❈
شب امید من آن روز صبح عید شود
که سر زند بنا گوش، خط شبگونش
درین ریاض ترا چشم موشکافی نیست
وگرنه طره لیلی است بید مجنونش
❈۳❈
منم که روی زچین جبین نمی تابم
و گرنه رهزن خضرست نعل وارونش
مرا به وادیی افکنده است شور جنون
که ناز سرو کند گردباد هامونش
❈۴❈
سیه دلی که به دامان اوست چشم مرا
چو داغ لاله گرفته است درمیان خونش
به دام شاهسواری فتاده ام صائب
که لاله لاله چکد خون ز نعل گلگونش
کامنت ها