گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

صائب تبریزی:گرفت ازسرخم خشت پیر باده فروش چراغ عیش برون آمد از ته سرپوش

❈۱❈
گرفت ازسرخم خشت پیر باده فروش چراغ عیش برون آمد از ته سرپوش
ز حرف تلخ ملامتگران نیندیشد به گوش هرکه رسیده است بانگ نوشانوش
❈۲❈
هزار خرقه آلوده را به قیمت می گرفت ازره انصاف پیر باده فروش
زجوش کم نشود آب بحر ،دل خوش دار مکن چودیگ تنک ظرف کوتهی درجوش
❈۳❈
به آفتاب رسانیده ایم پرتو را ز باد صبح نگردد چراغ ماخاموش
ترا که بهره زنوش است نیش چون زنبور ازین چه سودکه داری هزار چشمه نوش؟
❈۴❈
در آفتاب قیامت عرق نمی ریزد ز بار خلق ندزدد کسی که اینجا دوش
مخور به هیچ دل زار و هرچه خواهی خور بپوش چشم خود از عیب و هرچه خواهی پوش
❈۵❈
ز جوش لاف دل چشمه ها تهی گردید درین دو هفته که دریای مانشست ازجوش
فغان که تشنه لبان سخن نمی دانند که کار تیغ دو دم می کندلب خاموش
❈۶❈
خموش بگذر ازین خاکدان چو سایه ابر مکن چو سیل ز پست و بلند راه خروش
شراب تلخ کجا چاره تو خواهد کرد؟ تراکه ناله صائب نمی برد از هوش

فایل صوتی دیوان اشعار غزل شمارهٔ ۵۰۱۹

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها