صائب تبریزی:سیراب درمحیط شدم ز آبروی خویش در پای خم زدست ندادم سبوی خویش
❈۱❈
سیراب درمحیط شدم ز آبروی خویش
در پای خم زدست ندادم سبوی خویش
درحفظ آبرو ز گهر باش سخت تر
کاین آب رفته باز نیاید به جوی خویش
❈۲❈
خاک مراد خلق شود آستانه اش
هرکس که بگذرد ز سر آرزوی خویش
از نوبهار عمر وفایی نیافتم
چون گل مگر گلاب کنم رنگ وبوی خویش
❈۳❈
ازمهلت زمانه دون در کشاکشم
ترسم مرا سپهر برآرد به خوی خویش
دایم ز گفتگوی حق آزار می کشم
درمانده ام چون عنبر سارا به بوی خویش
❈۴❈
صائب نشان به عالم خویشم نمی دهند
چندان که می کنم زکسان جستجوی خویش
کامنت ها