گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

صائب تبریزی:سری را که بالین شود آستانش بود بخت بیدار خواب گرانش

❈۱❈
سری را که بالین شود آستانش بود بخت بیدار خواب گرانش
فتاده است کارم به خونریز طفلی که گلگون شود اسب نی زیر رانش
❈۲❈
رسانده است ناسازگاری به جایی که نتوان سخن ساختن از زبانش
ز دل پاک سازد بساط جهان را نسیمی که برخیزد از بوستانش
❈۳❈
شکوه جمالش رسیده است جایی که خواب بهاران کند پاسبانش
به نازک میانی است کارم که دیدن کند کار آتش به موی میانش
❈۴❈
ز می جان کند درتن می پرستان لب جام تا بوسه زد بردهانش
گرفتم که افتد گذارش به خاکم که راهست دستی که گیرد عنانش ؟
❈۵❈
سپندی که از روی گرم تو سوزد شود سرمه درکام، آه و فغانش
نمانده است سامان پرواز دل را رباید مگر بیخودی ازمیانش
❈۶❈
حجاب است مهر دهان هنرور ز جوهر بود تیغ،بند زبانش
چه فارغ ز چرخ است آزاد طبعی که از همت خود بود آسمانش
❈۷❈
میندیش از چین ابروی گردون که نرم است بسیار پشت کمانش
نشد مهربان ازدعای دل شب کجا خط به صائب کند مهربانش ؟

فایل صوتی دیوان اشعار غزل شمارهٔ ۵۰۸۹

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها