صائب تبریزی:می ز شرم لب می آشامش عرق شرم گشت درجامش
❈۱❈
می ز شرم لب می آشامش
عرق شرم گشت درجامش
خال دلکشترست یا زلفش ؟
دانه گیراترست یا دامش ؟
❈۲❈
در دل آفتاب،خون ز شفق
می کند بوسه لب بامش
من که بودم ز پسته یکدل تر
دو دلم کرد چشم بادامش
❈۳❈
آن که روزم چو پشت آینه کرد
می توان دید رو دراندامش
عشق خونخوار خلوتی دارد
که بود چشم شیر گلجامش
❈۴❈
می توان خواند همچو آب روان
ازعقیق سرشک من نامش
می کند وحشت از جهان ،صائب
دل هر کس که می شود رامش
کامنت ها