گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

صائب تبریزی:بس که زند موج نور سرو روانش هاله ماه است طوق فاختگانش

❈۱❈
بس که زند موج نور سرو روانش هاله ماه است طوق فاختگانش
قطره اشکی به روی نامه سیاهی است چشمه حیوان ز انفعال دهانش
❈۲❈
خشک چو سوزن شده است از عرق شرم رشته مریم ز شرم موی میانش
شهپر سیمرغ بسته است به بازو ناوک بی بال وپر ز زور کمانش
❈۳❈
حلقه گردون به خاک راه فتاده است تا برباید به قد همچو سنانش
گرچه لب غنچه سر به مهر حجاب است نامه واکرده ای است پیش دهانش
❈۴❈
چشمه خورشید را سراب شمارد هرکه ببیند رخ ستاره فشانش
هر که به دامان آن نگار زند دست خوش گذرد چون حنا بهار و خزانش
❈۵❈
شاهسواری که من ربوده اویم دست تصور نمی رسد به عنانش
هیچ نصیبی بغیر داغ ندارد صائب مسکین ز سیر لاله ستانش

فایل صوتی دیوان اشعار غزل شمارهٔ ۵۱۰۰

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها