گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

صائب تبریزی:چنان که بلبل مسکین بود خزان درباغ ز یار و دوست جدا مانده ام چنان درباغ

❈۱❈
چنان که بلبل مسکین بود خزان درباغ ز یار و دوست جدا مانده ام چنان درباغ
سبک در آیم وبیرون روم سبک چو نسیم نیم به خاطر نازکدلان گران درباغ
❈۲❈
فتاده ایم پی هم چو برگهای خزان اگر چه یک دوسه روزیم میهمان درباغ
ز خویش خیمه برون زن، غم رفیق مخور که شد ز بوی گل آماده کاروان درباغ
❈۳❈
بگیر خون خود از جام ارغوانی رنگ که یک دو هفته بود جوش ارغوان درباغ
ز نارسایی مشرب، میان باده کشان خجل ز خشکی خویشم چو آشیان درباغ
❈۴❈
چو برگ غنچه نشکفته ما گرفته دلان نشد که سر به هم آریم یک زمان درباغ
مرا که چشم به پای خودست چون نرگس چه سود ازین که بود منزل و مکان درباغ ؟
❈۵❈
ترست از عرق شرم جیب و دامن گل شب گذشته که بوده است میهمان درباغ ؟
که خوشه چین شده یارب دگر ز خرمن گل ؟ که برق می جهد از چشم بلبلان درباغ
❈۶❈
دلیل تنگدلی بس بود همین صائب که همچوغنچه خموشم به صد زبان درباغ

فایل صوتی دیوان اشعار غزل شمارهٔ ۵۱۴۹

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها