گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

صائب تبریزی:زلف تو نفس در جگر باد کند مشک آهوی تو خون در دل صیاد کند مشک

❈۱❈
زلف تو نفس در جگر باد کند مشک آهوی تو خون در دل صیاد کند مشک
در هیچ سری نیست که سودای ختن نیست تا نغز که از بوی خود آباد کند مشک
❈۲❈
تا هست سخن، زنده بود نام سخنور ارواح غزالان ختا شاد کند مشک
در زیر فلک دل چه پر و بال گشاید؟ در نافه سربسته چه فریاد کند مشک
❈۳❈
بیخواست جهد از جگر سوخته اش آه هرگاه که از ناف ختن یاد کند مشک
گر راه تو افتد به ختا، آهوی چین را برگرد تو گرداند و آزاد کند مشک
❈۴❈
بیرون نتواند شدن از کوچه آن زلف صد سال اگر همرهی باد کند مشک
تا گرد سر زلف دلاویز تو گردد از نکهت خودبال پریزاد کند مشک
❈۵❈
فارغ بود از منت قاصد دل خونین صد نامه براز بوی خود ایجاد کند مشک
در چشم غزالان ختا خواب شود خون افسانه زلف تو چو بنیاد کند مشک
❈۶❈
بهر جگر زخمی ما چرخ سیه کار هرشام ز خون شفق ایجاد کند مشک
چون خامه صائب گره نافه گشاید دامان زمین را ختن آباد کند مشک

فایل صوتی دیوان اشعار غزل شمارهٔ ۵۲۲۰

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها