صائب تبریزی:جهان فروز چنان گشت باده گلرنگ که از شمار شرر می دهد خبر دل سنگ
❈۱❈
جهان فروز چنان گشت باده گلرنگ
که از شمار شرر می دهد خبر دل سنگ
چکیده جگر شعله است نغمه عود
کمند عشرت رم کرده است رشته چنگ
❈۲❈
هوای چیدن گل دارم از گلستانی
که باغبان جهد از خواب از پریدن رنگ
سفینه املم در محیطی افتاده است
که هست رشته شیرازه اش ز پشت نهنگ
❈۳❈
دلم به اختر بدروز سینه صاف شود
ستاره پنبه گذارد اگر به داغ پلنگ
شراب عشق درآید اگر به خانه زور
شود ز سایه میناکبود چهره سنگ
❈۴❈
به قید رسم گرفتار شد دل صائب
مباد هیچ مسلمان اسیر قید فرنگ
کامنت ها