صائب تبریزی:شکوه حسن فزون گردد از لباس جلال شود دو آتشه رنگ بتان ز جامه آل
❈۱❈
شکوه حسن فزون گردد از لباس جلال
شود دو آتشه رنگ بتان ز جامه آل
ازان به جامه گلرنگ مایل است آن شوخی
که در لباس کند خون عاشقان پامال
❈۲❈
چو آب از جگر لعل آتشین پیداست
صفای پیکر سیمین او ز جامه آل
کدام چشم ترا سیر می تواند دید
کنون که قد تو از جامه یافت رنگ جمال
❈۳❈
به پاکدامنی افتاده است کار مرا
که جامه رانکند رنگ جز به خون حلال
زمین ز جلوه رنگین آن بهار امید
ز باده شفقی ساغری است مالامال
❈۴❈
به دور روی تو بلبل ز خجلت افشاند
فروغ چهره گل را چو گرد از پرو بال
ز سایه در جگر خاک خون کند صائب
کشید بس که به خون دامن آن بلند نهال
کامنت ها