گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

صائب تبریزی:روزگاری شد ز چشم اعتبار افتاده‌ام چون نگاه آشنا از چشم یار افتاده‌ام

❈۱❈
روزگاری شد ز چشم اعتبار افتاده‌ام چون نگاه آشنا از چشم یار افتاده‌ام
دست رغبت کس نمی‌سازد به سوی من دراز چون گل پژمرده بر روی مزار افتاده‌ام
❈۲❈
اختیارم نیست چون گرداب بر سرگشتگی نبض موجم در تپیدن بی‌قرار افتاده‌ام
عقده‌ای هرگز نکردم باز از کار کسی در چمن بیکار چون دست چنار افتاده‌ام
❈۳❈
نیستم یک چشم زد ایمن ز آسیب شکست گوییا آیینه‌ام در زنگبار افتاده‌ام
همچو گوهر گر دلم از سنگ گردد دور نیست دور از مژگان ابر نوبهار افتاده‌ام
❈۴❈
من که صائب کار یک‌رو کرده‌ام با کاینات در میان مردم عالم چه کار افتاده‌ام

فایل صوتی دیوان اشعار غزل شمارهٔ ۵۲۸۵

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها

علیرضا
2017-01-19T12:10:36
با سلام.بنده در دیوان صائب (دست رغبت کس نمی یازد به سوی من دراز) دیدم.حالا شما نوشتید (دست رغبت کس نمی سازد به سوی من دراز) .لطفاً بررسی نمایید.با تشکریا حق