گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

صائب تبریزی:چشم سوزن خیره گردد از صفای خرقه ام بخته چون انجم شود گم در ضیای خرقه ام

❈۱❈
چشم سوزن خیره گردد از صفای خرقه ام بخته چون انجم شود گم در ضیای خرقه ام
بخته را بر خرقه من چون سپند آرام نیست کارآتش می کند نورو ضیای خرقه ام
❈۲❈
استخوان در پیکرش چون ماه نوزرین شود سایه بر هر کس که اندازد همای خرقه ام
چون لباس غنچه تنگی می کند بربوی گل آسمان نیلگون بر کبریای خرقه ام
❈۳❈
گر چه عمری شد که ازوجد و سماع افتاده ام می رباید کوه را از جا هوای خرقه ام
سیر دریا می کند در خانه تنگ حباب آن که پندارد که من درتنگنای خرقه ام
❈۴❈
گوهر بی قیمتم مرگ صدف عید من است کی دگرگون می شود رنگ از فنای خرقه ام
چاک در پیراهن رسوایی خود می زند آن که افتاده است چون سگ در قفای خرقه ام
❈۵❈
نیست کسبی فقر من چون خرقه پوشان دگر نافه مشکم ز طفلی آشنای خرقه ام
خرقه پوش از شاخ چون گل سر برون آورده ام نیست رنگ عاریت بر پاره های خرقه ام
❈۶❈
بس که گردیدم به گرد خویش صائب چون فلک دانه دل نرم شد در آسیای خرقه ام

فایل صوتی دیوان اشعار غزل شمارهٔ ۵۳۱۱

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها