گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

صائب تبریزی:نیست از عزلت غباری بر دل دیوانه‌ام در بهاران از زمین سر بر نیارد دانه‌ام

❈۱❈
نیست از عزلت غباری بر دل دیوانه‌ام در بهاران از زمین سر بر نیارد دانه‌ام
بس که شد از گرد کلفت دل‌نگران غمخانه‌ام آیه رحمت شمارد سیل را ویرانه‌ام
❈۲❈
می‌گشایم با تهیدستی گره از کار خلق بر سر مردم ازان فرمانروا چون شانه‌ام
هرکجا هنگامه گرمی است می‌گردم سپند در بهاران عندلیب و در خزان پروانه‌ام
❈۳❈
سیل در ویرانی من بی‌گناه افتاده است آب برمی‌آورد چون چشم از خود خانه‌ام
در مذاق من شراب تلخ آب زندگی است شیشه چون خالی شد از می پر شد پیمانه‌ام
❈۴❈
گرچه از گنج گهر کردم جهان را بی‌نیاز نیست شمعی غیر چشم جغد در ویرانه‌ام
گر نشوید ابر صائب نامه اعمال من می‌کند پاک از گناهان گریه مستانه‌ام

فایل صوتی دیوان اشعار غزل شمارهٔ ۵۳۱۷

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها