گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

صائب تبریزی:از سر کوی تو گر عزم سفر می داشتم می زدم بر بخت خود پایی که بر می داشتم

❈۱❈
از سر کوی تو گر عزم سفر می داشتم می زدم بر بخت خود پایی که بر می داشتم
داشتم در عهد طفلی جانب دیوانگان می زدم بر سینه هر سنگی که بر داشتم
❈۲❈
حلقه ای کم می شد از زنجیر مجنون مرا دیده رغبت ز روی هر چه بر می داشتم
زندگی را بیخودی برمن گوارا کرده است می شدم دیوانه گر از خود خبر می داشتم
❈۳❈
دل چو خون گردید بی حاصل بود تدبیرها کاش پیش از خون شدن دل از تو بر می داشتم
می کشیدم پای استغنا به دامان صدف قطره آبی اگر همچون گهر می داشتم
❈۴❈
می ربودندم ز دست و دوش هم دردی کشان چون سبو دست طلب گر زیر سر می داشتم
بی پر و بالی مرا محبوس دارد در فلک می شکستم بیضه را گربال و پر می داشتم
❈۵❈
در جگر می ساختم پنهان ز بیم چشم زخم از دم تیغ تو هر زخمی که بر می داشتم
می فشاندم آستین بر زنگ وبوی عاریت زین چمن گر چون خزان برگ سفر می داشتم
❈۶❈
در برومندی ندادم نامرادی را ز دست گردنی دایم کج از جوش ثمر می داشتم
دست من هر چند ازان موی میان کوتاه بود در رگ جان پیچ و تاب آن کمر می داشتم
❈۷❈
عاقبت مشق جنون من به جایی می رسید روی نو خط ترا گر در نظر می داشتم
جیب و دامان فلک پر می شد از گفتار من در سخن صائب هم آوازی اگر می داشتم

فایل صوتی دیوان اشعار غزل شمارهٔ ۵۳۴۵

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها