گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

صائب تبریزی:غوطه در آتش زدم از آب حیوان سر زدم سنگ بر آیینه اقبال اسکندر زدم

❈۱❈
غوطه در آتش زدم از آب حیوان سر زدم سنگ بر آیینه اقبال اسکندر زدم
جز در دولتسرای دل درین عبرت سرا بانگ نومیدی برآمد هر در دیگر زدم
❈۲❈
آن سپند کلفت آلودم در آتشگاه عشق کز غبار سینه گل بر روزن مجمر زدم
تشنه دیدار بر گردد ز دریا خشک لب نعل وارون بود هر جایی که بر کوثر زدم
❈۳❈
اخگر افسرده من مرده خاکسترست ورنه من بر آتش خود دامن محشر زدم
در نقاب تاک روی دختر زر شد کبود بس که بیرحمانه سنگ توبه بر ساغر زدم
❈۴❈
قفل وسواس خرد اوقات ضایع می کند از جنون آتش به کلک و کاغذ و دفتر زدم
رشته پرواز من چون سبزه خوابیده بود در هوای سرو او چندان که بال و پر زدم
❈۵❈
کشت عالم دانه شوخی ندارد همچو من آسمان جنبید بر خود از زمین تا سر زدم
در عقیق بی نیازی بود دریاهای فیض ساغر خود را عبث بر چشمه کوثر زدم
❈۶❈
هر قدر صائب ز پا انداخت دریا خیمه ام چون حباب از ساده لوحی خیمه دیگر زدم

فایل صوتی دیوان اشعار غزل شمارهٔ ۵۳۶۰

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها