گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

صائب تبریزی:هر که می آید به ملک هستی از کوی عدم باز می گردد به جان بی نفس سوی عدم

❈۱❈
هر که می آید به ملک هستی از کوی عدم باز می گردد به جان بی نفس سوی عدم
هرکه می داند چه آشوب است درملک وجود بی تامل برندارد سر ز زانوی عدم
❈۲❈
هست در میزان هستی راه ورسم امتیاز خاک وزرباشد برابر درترازوی عدم
هرکه رفت آنجا ز فکر باز گشت آسوده شد دلنشین افتاده است از بس سر کوی عدم
❈۳❈
سجده شکرش به دامان قیامت می کشد هر که را محراب گردد طاق ابروی عدم
تا بیفتی از نفس چون دیده قربانیان رو مکن زنهار رد آیینه روی عدم
❈۴❈
نیست در ملک پرآشوب وجود آسودگی چون نفس ازپای منشین در تکاپوی عدم
خاک می مالد به لب صائب ز بیم چشم زخم ورنه سیراب است از آب زندگی جوی عدم

فایل صوتی دیوان اشعار غزل شمارهٔ ۵۳۶۶

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها