صائب تبریزی:چند روزی بر در صبر و تحمل می زنم دست امیدی به دامان توکل می زنم
❈۱❈
چند روزی بر در صبر و تحمل می زنم
دست امیدی به دامان توکل می زنم
چند پاداش تنزل سرگرانی واکشم
بعد ازین من هم تغافل بر تغافل می زنم
❈۲❈
در خور پروانه من نیست سوز هر چراغ
خویش را بر شعله آواز بلبل می زنم
چون ندارم دسترس بر طره طرار او
درگلستان شانه ای برزلف سنبل می زنم
❈۳❈
سوختم از غصه صائب، بعد از ین چون بیغمان
می کشم جام شراب و خنده بر گل می زنم
کامنت ها