صائب تبریزی:چشم میپوشم نظر بر روی جانان میکنم در وصال از دوربینی مشق هجران میکنم
❈۱❈
چشم میپوشم نظر بر روی جانان میکنم
در وصال از دوربینی مشق هجران میکنم
دیده افسردگان گرمی ز آتش میبرد
داغ را در رخنههای سینه پنهان میکنم
❈۲❈
پنبه صبح وطن داغ مرا ناسور کرد
مرهم از خاکستر شام غریبان میکنم
حق آبی هرکه را بر من چشم من است
در کنار نیل یاد چاه کنعان میکنم
❈۳❈
ذرهام اما زمن خورشید باشد در حساب
مورم اما حرف در کار سلیمان میکنم
سر بر آرند از گریبان در تماشا خلق و من
میبرم سر در گریبان سیر بستان میکنم
❈۴❈
اصفهان تا چند صائب سرمه در کارم کند
زین زمین حرف دشمن رو به کاشان میکنم
کامنت ها