گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

صائب تبریزی:ما دماغ خشک را از باده گلشن کرده‌ایم بارها این شمع را از آب روشن کرده‌ایم

❈۱❈
ما دماغ خشک را از باده گلشن کرده‌ایم بارها این شمع را از آب روشن کرده‌ایم
هرکه را دیدیم دارد حاصلی از عمر و ما عقده مشکل به جای دانه خرمن کرده‌ایم
❈۲❈
دیگران را دست بر دل نه، که ما سوداییان با دل سرگشته عادت چون فلاخن کرده‌ایم
رتبه ما خاکساران را به چشم کم مبین خاک‌ها ز افتادگی در چشم دشمن کرده‌ایم
❈۳❈
جوهر شمشیر را در پیچ و تاب آورده است جامه فتحی که ما از زخم بر تن کرده‌ایم
حسن گل عالم‌فروز از شعله آواز ماست این نهال خشک را ما نخل ایمن کرده‌ایم
❈۴❈
بخیه را چون محرم زخم نهان خود کنیم؟ ما که از غیرت نمک در چشم سوزن کرده‌ایم
چون نسازد ذوق صید ما قفس را سینه‌چاک؟ بیضه را چون خلوت خلوت فانوس روشن کرده‌ایم
❈۵❈
از فروغ داغ ما چشم سمندر خیره است ما چراغ خود ز روی گرم روشن کرده‌ایم
صائب از گوش گران باغبانان فارغیم ما که از افکار رنگین طرح گلشن کرده‌ایم

فایل صوتی دیوان اشعار غزل شمارهٔ ۵۴۴۷

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها

بنده hashemimasoud۶۸@yahoo.com
2019-08-02T11:45:34
وزن غزل اشتباه درج شده است.رمل مثمن، سالم نیست بلکه مقصور است:ما دماغِ: فاعلاتن، خشک را از: فاعلاتن، باده گلشن: فاعلاتن، کرده ایم: فاعلات (فاعلان)رمل مثمن مقصور