گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

صائب تبریزی:عشق را در بند جسم از پیچ و تاب افکنده‌ایم خضر را در دام از موج سراب افکنده‌ایم

❈۱❈
عشق را در بند جسم از پیچ و تاب افکنده‌ایم خضر را در دام از موج سراب افکنده‌ایم
با سیه‌مستان غفلت تازه رو برمی‌خوریم پیش پای سایه فرش آفتاب افکنده‌ایم
❈۲❈
دوربینان بر فراز کوه بیدارند و ما در ره سیل حوادث رخت خواب افکنده‌ایم
چون سمندر غوطه در دریای آتش خورده‌ایم تا ز روی آتشین او نقاب افکنده‌ایم
❈۳❈
با خیال روی او تا آشنا گردیده‌ایم پرده بیگانگی بر روی خواب افکنده‌ایم
زان رخ گلگون به خون دل قناعت کرده‌ایم مهر گل از دوربینی بر گلاب افکنده‌ایم
❈۴❈
زاهدان خشک می‌ترسند از برق فنا ما بر این آتش ز تردستی کباب افکنده‌ایم
در چنین بحری که موجش می‌رباید کوه را کشتی بی‌لنگر خود چون حباب افکنده‌ایم
❈۵❈
می‌شود آسان ز همت مشکل عالم، که ما بارها گنجشک خود را بر عقاب افکنده‌ایم
همچو چشم دلبران صائب مدار خویش را از سیه‌مستی به بیداری و خواب افکند‌ایم

فایل صوتی دیوان اشعار غزل شمارهٔ ۵۴۵۶

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها