گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

صائب تبریزی:به یاد آتشین رخساره ای در انجمن رفتم به پای شمع افتادم چو اشک از خویشتن رفتم

❈۱❈
به یاد آتشین رخساره ای در انجمن رفتم به پای شمع افتادم چو اشک از خویشتن رفتم
نشد قسمت کز آن آهوی وحشی نقش پا یابم به بویش گر چه صد نوبت به صحرای ختن رفتم
❈۲❈
به نزدیکی مشو از مکر یوسف طلعتان ایمن که من با داغ حرمان از ته یک پیرهن رفتم
چه صورت دارد از تنگی توان دیدن دهانش را که من خود را ندیدم تا به فکر آن رهن رفتم
❈۳❈
تمام از گردش چشم تو شد کار من ای ساقی زدست من بگیر این جام را کز خویشتن رفتم
زهمراهان کسی نگرفت شمعی پیش راه من به برق تیشه زین ظلمت برون چون کوهکن رفتم
❈۴❈
گل از من رنگ و بلبل داشت آهنگ از نوای من نماند از حسن و عشق آثار تا من از چمن رفتم
به بوی پیرهن نتوان مرا از خود برآوردن که من در ساعت سنگین به این بیت الحزن رفتم
❈۵❈
ز ذرات جهان نگسست چون خورشید فیض من به ظاهر چند روزی گر چه در ابر کفن رفتم
در اقلیم تجرد پادشاه وقت خود بودم نمی دانم چه کردم تا به زندان بدن رفتم
❈۶❈
به عمر جاودان باز آمدن صورت نمی بندد ره دوری که یک مژگان زدن بی خویشتن رفتم
گریبان سخن صائب به دست آسان می آید دلم شق چون قلم شد بس که دنبال سخن رفتم

فایل صوتی دیوان اشعار غزل شمارهٔ ۵۴۸۸

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها