گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

صائب تبریزی:به پای خفته دایم حرف از شبگیر می گفتم ز آزادی سخن در حلقه زنجیر می گفتم

❈۱❈
به پای خفته دایم حرف از شبگیر می گفتم ز آزادی سخن در حلقه زنجیر می گفتم
نشد قسمت درین عالم مرا یک چشم بیداری همان در خواب، خواب دیده را تعبیر می گفتم
❈۲❈
من آن روزی که در آوارگی ثابت قدم بودم ز وحشت ناف آهو را دهان شیر می گفتم
در آن فرصت که چشم عاقبت بین داشت بینایی گل بی خار را من خار دامنگیر می گفتم
❈۳❈
من آن روزی که برگ شادمانی داشتم چون گل بهار خنده رو را غنچه تصویر می گفتم
هنوزم از دهان چون صبح بوی شیر می آمد که چون خورشید مطلعهای عالمگیر می گفتم
❈۴❈
غبارآلود می آمد سخن بر لب مرا صائب اگر گاهی به سهو افسانه تعمیر می گفتم

فایل صوتی دیوان اشعار غزل شمارهٔ ۵۴۸۹

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها