گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

صائب تبریزی:سواد شهر را از گریه گرهامون نمی کردم درین وحشت سرالنگر من مجنون نمی کردم

❈۱❈
سواد شهر را از گریه گرهامون نمی کردم درین وحشت سرالنگر من مجنون نمی کردم
امید سنگ طفلان بود باغ دلگشا ورنه به تکلیف بهار از خانه سربیرون نمی کردم
❈۲❈
نمی گشتم سفید از زردرویی در صف محشر به خون گردست و تیغ یار را گلگون نمی کردم
ز شغل خانه سازی زنده زیر خاک می رفتم پناه خود خم می گر چو افلاطون نمی کردم
❈۳❈
که می آمد برون از عهده دریا کشی چون من قناعت از می لعلی اگر با خون نمی کردم
ز خود بیرون شدم آسوده گردیدم چه می کردم اگر این کفش تنگ از پای خود بیرون نمی کردم
❈۴❈
اگر آیینه آن سنگدل می بود در دستم نمی دادم به دستش تا دلش را خون نمی کردم
نمی شد بی بری بار دل آزاده ام صائب اگر چون سرو من هم مصرعی موزون نمی کردم

فایل صوتی دیوان اشعار غزل شمارهٔ ۵۵۰۲

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها