گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

صائب تبریزی:بر آن پای حنایی روی زرد خویش مالیدم ازین گلشن که چیده است این گل رعنا که من چیدم

❈۱❈
بر آن پای حنایی روی زرد خویش مالیدم ازین گلشن که چیده است این گل رعنا که من چیدم
منم بی پرده می بینم ترا، یارب چه بخت است این که می مردم ز شادی گرترا در خواب می دیدم
❈۲❈
من انداز سر من کرد دست از آستین بیرون درین بستانسرا چون گل به روی هر که خندیدم
غذای روح شد در دل شکستم هر تمنایی لباس عافیت گردید چشم از هر چه پوشیدم
❈۳❈
ندیدم محرمی چون کوهکن تا درد دل گویم به شیرین کاری صنعت ز سنگ آدم تراشیدم
همان خجلت ز طبع سازگار خویشتن دارم به مژگان گر چه خار از رهگذار دشمنان چیدم
❈۴❈
که بر من می تواند پیشدستی بر خطا کردن نماند از من نشان پا درین ره بسکه لغزیدم
نشد یک بار آن سرو روان در زیر پا بیند به زیر پای او چون آب چندانی که غلطیدم
❈۵❈
که از آزاد مردان دارد اقبال چنین صائب که در ساعت ربودند از کفم بر هر چه لرزیدم

فایل صوتی دیوان اشعار غزل شمارهٔ ۵۵۱۸

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها